کــانیــاوی ڕه حمــه ت
Persian
نزاع گردو وچنار
روزی دعوایشان درگرفت.
گفت باطعنه منبری به چنار..
سرفرازی چه می کنی بی بار...
نه مگر ننگ هر درختی تو..
کز شما ساختند چوبه دار..
پس برآشفت آن درخت دلیر
روبه منبر چنین نمود اخطار..
گفت گرمنبر تومنبر بود..
کار مردم نمی کشیدبه دار